کد مطلب:106444 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:146

خطبه 059-خبر دادن از پایان کار خوارج











[صفحه 331]

نجم: ظاهر گردد، آشكار شود. سلاب: دزد، سارق. به خدا سوگند، آنها بصورت نطفه در صلب مردها، و رحم زنها باقی خواهند ماند، و هرگاه از آنان شاخی بروید قطع می شود، تا سرانجام راهزنان قطاع الطریق شده در پیسشه دزدی ظاهر گردند. این سخن امام (ع) برای رد گفتار و ادعای شخصی است كه به عرض رساند، تمام خوارج به هلاكت رسیده كسی از آنها باقی نماند! بیان این كه خوارج به صورت نطفه در صلب مردها و رحم زنها باقی خواهند ماند، به این حقیقت اشاره دارد كه بطور یقین گروهی وجود خواهند داشت كه طرز تفكر و اندیشه نادرست خوارج را داشته باشند گر چه در زمان حاضر در پشت پدران و رحم مادرانشان هستند، ولی در آینده متولد خواهند شد چه آنها كه در زمان حضرت به صورت نطفه وجود داشته و از صلب پدران به رحم مادران انتقال یافته بودند و چه آنها كه بعدها از صلب پدران به رحم مادران انتقال می یافتند فرموده امام (ع) همه را شامل می شود. سپس برای بقای خوارج در بستر زمان خصوصیاتی را بیان كرده اند، بدین شرح: از آنها روسایی با نفود قیام خواهند كرد. امام (ع) از ظهور و خروج آنان به عبارت قرن به صورت استعاره ترشیحی تعبیر فرموده اند: هرگاه شاخه ای از خوا

رج بروید، بریده خواهد شد: كلما نجم منهم قرن قطع نجم و قطع از ویژگیهای گیاه است كه به كنایه برای بوجود آمدن و از بین رفتن خوارج استعمال شده است. در عاقبت امر، رذالت و بیچارگی را برای آنها پیش بینی كرده می فرمایند: آنها سرانجام دزدان سر راه بگیری خواهند شد. گروه زیادی از خوارج، پس از آن حضرت به مقام ریاست رسیدند، زیرا آن نه نفری كه در جنگ نهروان فرار كردند، هر كدام به محلی رفتند و فزونی یافتند به علاوه این نه نفر گروهی از همفكران خوارج در اطراف پراكنده بودند كه حضرت بر آنها دست نیافت. از آن نه نفر دو نفر به عمان، دو نفر به كرمان، دو نفر به سجستان، دو نفر به جزیره و یك نفر به تل مورون رفتند. و بسرعت نوآوری درباره دیانت از ناحیه آنها در همه جا پراكنده شد، و در نهایت به بیست گروه و فرقه تقسیم شدند. بزرگان خوارج را شش فرقه و بترتیب زیر نام برده اند. 1- فرقه ازارقه: پیروان نافع بن ازرق، كه از بزرگترین فرقه های خوارج بودند. این گروه از شهر بصره به قصد تصرف اهواز خارج شدند. و بر اهواز و حومه آن و بخشی از سرزمین فارس و كرمان، در زمان فرمانروایی عبدالله زبیر مسلط شدند. از فرماندهان خوارج ده نفر و به اسامی ذیل به همراه

نافع بن ازرق بودند. اول: عطیه بن اسود حنفی. دوم: عبدالله ماخول و دو برادرش. سوم: عثمان بن زبیر. چهارم: عمر بن عمیر العمیری. پنجم: قطری بن فجاه مازنی. ششم: عبده بن هلال شیبانی. هفتم: صخرالتیمی: هشتم: صالح عبدی. نهم: عبدربه الكبیر. دهم عبد ربه الصغیر. نامبردگان با سی هزار سوار كه به همراه داشتند، بر اهواز و اطراف آن استیلا یافتند. از طرف عبدالله زبیر مهلب بن سفره، برای پیكار با آنها گسیل شد. مهلب و فرزندانش نه سال تمام با خوارج جنگ كردند تا سرانجام، به هنگام امارت حجاج بن یوسف ثقفی، جنگ پایان یافته خوارج متلاشی شدند، فرمانده كل، نافع بن ازرق، پیش از آن كه، مهلب كاملا بر اوضاع مسلط شود وفات یافت، خوارج پس از وی با قطری بن فجاه مازنی بیعت كرده او را امیرالمومنین نامیدند. 2- فرقه دوم، فرقه نجدات، كه رهبرشان نجده بن عامر حنفی بود. دو فرمانده دیگر نیز به همراه نجده بودند كه به یكی عطیه و به دیگری ابوفدیك می گفتند. ابوفدیك به علت شبهه ای كه پیش آمد از نجده جدا شد و سپس او را كشت. پیروان نجده به دو دسته بزرگ به رهبری عطیه و ابوفدیك تقسیم شدند. در زمان حكومت عبدالملك مروان، هر دو نفر بقتل رسیدند. 3- فرقه بیهسیه، پیر

وان، ابی بیهس الهیصیم بن جابر. ابی بیهس ساكن حجاز بود، و عثمان بن حیان مزنی در مدینه پس از آن كه دست و پایش را قطع كرد او را به قتل رساند. این قتل در زمان خلیفه اموی ولیدبن عبدالملك و به اشاره او صورت گرفت. 4- فرقه عجارده، پیروان عبدالكریم بن عجرد. این فرقه، به دسته های كوچك فراوانی تقسیم می شدند و هر یك برای خود رئیسی داشتند. 5- فرقه اباضیه، پیروان عبدالله بن اباض می باشند، و در روزگار ریاست مروان بن محمد، عبدالله بن محمد بن عطیه به دستور مروان بر علیه عبدالله بن اباض قیام كرده، پس از جنگی كه صورت گرفت وی را به قتل رساند. 6- فرقه ثعالبه: پیروان ثعلبه بن عامر. این گروه نیز بدسته های مختلف فراوانی تقسیم شدند كه برای هر دسته فرمانده مشهوری بود. نام روسای این فرق و چگونگی اموال آنها و این كه چه كسانی آنها را كشتند در كتابهای تاریخ به تفصیل نگاشته شده است. اما فرموده حضرت كه سرانجام اینان به صورت، دزدانی قطاع الطریق در خواهند آمد، اشاره به رفتاری بوده كه در نهایت، پیروان خوارج، در اطراف بلاد اصفهان، اهواز، و قراء عراق انجام می دادند. آنها زندگی خود را از غارت اموال بیت المال و كشتن اشخاصی كه مرام آنها را قبول

نداشتند تامین می كردند. خوارج پس از آن كه بوسیله مهلب ضعیف شده و متلاشی شدند، دست به دزدی، راهزنی، آدمكشی آشكار و یا ترر می زدند، شرح كامل زندگی و اعمال رفتارشان را در كتابهای تاریخی باید جست.


صفحه 331.